به زندگي و آينده اعتماد داشته باشيد! دنياي ما زيباييهاي فراوان دارد. درختان، پرندهها، چهرهها هيچ چيز به يك شكل وجود ندارد و همه چيز در حال تغيير است. به نظر ميرسد بعضي اوقات ثابت ماندن در همان جا كه قرار داريم، بي خطرتر و سالمتر از موقعيتهاي ناشناخته و جديد و يا پذيرفتن تغييرات باشد. اما در حقيقت آرامش واقعي از تلاش براي جلوگيري كردن از جريان طبيعي زندگي به دست نميآيد بلكه از تسليم شدن در برابر اين كه در مسير جريان قرار بگيريم و ترسي از آينده و يا دلتنگي از گذشته نداشته باشيم، به وجود ميآيد. ?هلن كلر? ميگويد: ?هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود، دري ديگر باز ميشود ولي ما اغلب آن چنان به در بسته چشم ميدوزيم كه درهاي باز را نميبينيم?. بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه خالق ما، كسي كه ما را با عشق آفريده و عاشق ماست، به جز خوبي و نيكي چيز ديگري براي ما نميخواهد و اگر او را بپرستيم و از او كمك بخواهيم ، تمام حوادث و مسايل باعث زيباتر شدن و پاكتر شدن روح ما ميشوند. خداوند معجزات خود را به دست افرادي دور از انتظار، در مكان هايي باور نكردني و در زمان هايي غيرقابل تصور به انجام ميرساند. از آنجا كه قوانين طبيعت بر همة موجودات حكومت دارند ما بايد واقف باشيم كه زندگي ما هم يك الگوي طبيعي دارد. اگر شما مشكلي در رسيدن به نتايج مطلوب در اهداف و آرزوهايتان داريد، شايد به اين سبب است كه شما سعي ميكنيد، آنها را با زور به دست آوريد. در عوض، اين شجاعت را داشته باشيد كه آن را رها كرده و به جريان طبيعي زندگيتان اعتماد كنيد. به اين خاطر كه هر آن چه حق الهي شما باشد، آن را به دست ميآوريد. هيچ چيزي قبل از زمان تعيين شده اتفاق نميافتد، تصور كنيد كه از پنجرة حال به بيرون نگاه ميكنيد و در مقابل شما يك منظرة آرام و زيبا قرار دارد. اين صحنه همان فرداهاي ماست. با چشم ذهنتان پنجره را باز كنيد و اجازه دهيد، نسيم ملايم تغييرات بوزد. سعي كنيد نسيم ملايم را روي گونه هايتان احساس كنيد و آن را با اعتماد در آغوش بگيريد. گذشتهها را رها كنيد و ترسي هم از آينده نداشته باشيد. اگر انتظار آيندهاي زيبا و پربار داشته باشيد، به طور مسلم آن را به دست ميآوريد. موفقيت فعلي شما نتيجة افكار گذشتة شماست. متن و وبلاگ بسيار خوبي است با تشكر از معرفي اين سايت موفق باشيد
روزي پادشاهي اعلام کرد به کسي که بهترين نقاشي صلح جهان را بکشد ، جايزه بزرگي خواهد داد . هنرمندان زيادي نقاشي هايشان را براي شاه فرستادند.پادشاه به همه نقاشي ها نگاه کردولي فقط به دو تا از نقاشي ها علاقمند شد.
در نقاشي اول درياچه اي ارام با کوهاي بلند وصاف بود . بالاي کوهها هم اسماني ابي با ابرهاي سفيد کشيده شده بود. همه گفتند اين بهترين نقاشي صلح است.
در نقاشي دوم هم کوه بود ولي کوهي ناهموار و خشن ، در بالاي کوه هم اسماني خشمگين و رعد و برق ميزد و باراني تند ميباريد و در پايين کوه ابشاري با ابي خروشان کشيده شده بود .
وقتي پادشاه از نزديک به نقاشي نگاه کرد ، ديد که پشت ابشار روي سنگ ترک برداشته ،بوته اي روييده و روي بوته هم پرنده اي لانه ساخته و روي تخم هايش آرام نشسته است
پادشاه نقاشي دوم را انتخاب کرد ، همه اعتراض کردند ولي پادشاه گفت:
سلام چکاوک عزيز
تبريک ميگم ...و اميدوارم که در کنار دوستان جديد وبلاگ خوب و پرباري داشته باشين...
همه اون دوستاني که منصوره جون گفتن دوستان خوب و بي نظيري هستند..از حالا به بعد بيشتر به به وبلاگ عشق ملکوتي و زندگي ،سرنوشت ...من و "در يک سفر کوتاه همراه ما باشيد" سر بزنين ...
شما ميتونين بهترين نظرها رو بدين ...من هم تماشاچي ...همش ميام ميخونم تا ياد بگيرم...
خوشحالم که دوستاي خوب دور هم جمع شدن...
جاي يه خواهر خوبم خالي که بياد اينجا بنويسه ...من منتظرم برگرده تا اينجا رو بهش معرفي کنم ...تا بياد و غوغا کنه
"خدايا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود ماني و ما رستگار"
موفق و پيروز باشيد