تدبیر پیر را از دلیرى جوان دوستتر مىدارم . [ و در روایتى است ] از حاضر و آماده بودن جوان براى کارزار . [نهج البلاغه]
i دوستی
شنبه 83/10/26 ساعت 7:8 عصر
سلام . سلامی به بلندای آفتاب عالم افروز .
خدایا ، خدایا :
چرا و برای چی انسان ها اینقدر در روزمره گی های خود غرق شده اند.
چرا اینقدر ازهم غافل شده اند.
مگر ما در کنار هم زندگی نمی کنیم .
مگربا هم رابطه وتعامل نداریم.
پس چرا فقط روابط خود را در راستای زندگی شخصی خود جهت می بخشیم و در خود و زندگی خود غرقیم.
یعنی اگر کمی به فکر اطرافیان خود ، نمی گم همه ، بلکه حداقل کسانی که آنها را به عنوان نزدیکان خود می دانیم باشیم ، آیا دنیا به آخر
می رسد ؟
آیا چیزی از ما کم می شود و یا خرجی برای ما دارد ؟
آیا تاحالا شده کسی از لذت شاد کردن و یا حل کردن مشگلی یا باز کردن گره از کار کسی بد بگوید ؟
پس چرا غافلیم !!!
روی صحبتم با شما نیست .
با خودمه!
من از خودم می پرسم که چرا نباید آنگونه زندگی کنم که ندانم اطرافیانم چگونه با زندگی دست و پنجه نرم می کنند ،
غمهایشان چیست ،
دردهایشان چیست .
چرا باید از عزیزانم ، از بهترین دوستانم بی خبر باشم و فقط در کارها و مشکلات خودم غرق باشم و از روی ظاهر آنها قضاوت کنم .
دوستی که او را خیلی دوست دارم و شادترین
و خندان ترین و با حال ترین آدم در زندگی ام می دانم ،
وقتی پای درد و دل باز می شود تازه می فهمم که هیچ چیز از هیچ کس نمی دانم
تازه می فهمم که زیادی مشکلات خودم را بزرگ کردم .
تازه می فهمم که در پی آن چهره شاد و خندان چه غمهایی نهفته.
وای بر من که اسم خودم را ( انسان ) گذاشته ام و خودم را به اصطلاح ( دوست ) می دانم
در حالی که با هر دوی این دو کلمه به معنای واقعی فرسنگ ها فاصله دارم .
اصلا دوستی یعنی چه ، یعنی یک رابطه خشک و خالی ؟
نه ،
اما آیا شما چنین کسی را سراغ داری ؟
اگر دارید از صمیم قلب به شما تبریک می گویم چون شما به خاطر داشتن چنین موهبتی بزرگترین خوشبختی را در زندگی دارید .
من هم نمی گم سراغ ندارم اما خودم را در مقابل دوستان و نزدیکانم به عنوان شخصی که واقعا معنای دوستی را فهمیده باشد وبه آن عمل کند نمی دانم وبرای همین شرمنده
اما اما اما سعی می کنم که اینگونه نباشم و نباشیم و در جهت بهتر شدن قدم بردارم و برداریم
با امید و توکل به خدا
امیدوارم !!!
در آخر می گویم که دوستی را دوست دارم اما دوستانم را بخاطر خودشان و این رابطه زیبا که امیدوارم پابرجا بماند را بیشتر دوست دارم و ازهمه عزیزان و دوستانم می خواهم که من را بخاطر تمام کم کاری ها و کوتاهی هایم ببخشند .
دوستتون دارم .
کویر نشه دلهای ما /./ مثل بارون شیم بباریم
دستای احساسمونو/./تو دستای عشق بذاریم
اگه هنوز فاصله ها/./خط سیاه بین ماست
باید پل عاطفه شه /./دست سپید دل ما
همیشه ایام شاد باشین و زندگیتون سبز باشه
نوشته شده توسط: چکاوک
i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدیدهای امروز:: :: بازدیدهای دیروز:: :: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ :: :: اوقات شرعی ::
:: لینک دوستان من ::
:: آرشیو :: آرشیو دو :: وضعیت من در یاهو:: :: خبرنامه ::
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
36415
35
0
آرشیو یک
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385