[ و گروهى او را پیش رویش ستودند ، فرمود : ] بار خدایا تو مرا از خودم بهتر مىشناسى و من خود را از آنان بیشتر مىشناسم . خدایا ما را بهتر از آن کن که مىپندارند و بیامرز از ما آنچه را که نمىدانند . [نهج البلاغه]
سه شنبه 84/12/23 ساعت 9:2 صبح
به نام انکه اگر حکم کند همه محکومیم !
منت خدای را عزو جل که طاعتش موجب قربت است و بـــه شکر اندرش
مزید نعمت.
هر نفسی که فرود می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات .
پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب .
از دست و زبـــــان کـــه برآیـــد /// کــز عهــده شکــرش بدر آیــــــد
میدونین در ایام نوروز چرا سبزه میذارن؟
در ادامه صحبتهای قبلی خدمتتان عرضه دارم که :
سبزه مهمترین مظهر محیطی نوروز است که در لحظه های نوروز ،
آن گــــاه که بر سفره های هفت سیـن می نشینیم ، باید که پیش چشــم
باشد و در هر شروعی باید با نگریستن به سبـــــزه اندیشه را شادمان
داشت مردم از اوائل اسفند ماه به سبز کردن سبزه در کاسه و بشقابها
می پردازند و روی آن را پارچــه نازکی میاندازند با این اعتقادات که :
اگر چشم ناپاک بر سبزه بیفتد ، یا بچه ای آنرا جابجا کند سبـزه قهــــــر
می کند و سبــــز نمی شود در ایران باستان رسم چنین بود ، که بیست
و پنج روز پیش از نوروز در پهنه بارگاه پادشاهان دوازده ستــــون از
خشت خام بر پا می داشتند و بر آن گنـدم ، جــو ، برنـج ، باقلا ، ارزن ،
ذرت ، مــاش و غیره می کاشتند و در ششمین روز نوروز ، کـــــه این
جشن پایان می یافت با آهنــگ خنیاگران آن دانه ها را در مجلس بــــزم
می پراکندند .
امیدوارم سبزه های زندگیتون همیشه سبز باشه .
امشب آخرین شب چهارشنبه ساله و ......................
آتش پرک جایگزین چهارشنبه سوری
«آتش پرک» از دیگر آیینهای نوروزی است که به هنگام فرارسیدن نخستین روز ماه فروردینیا سال نو صورت میگیرد. سه گلخن (مشعل) ازچوب درخت سرو روشن کرده میشود و مردم بهخصوص جوانان و دختران از بالای شعله آتش میجهند و «سرخی تو از من و زردی من ازتو» میگویند و به این وسیله کینه، کدورت، غم ودرد خود را بیرون میکنند.
کاش بیاموزیم و بیاموزانیم که چگونه داشته هایمان را قدر بدانیم و تا سر حد جان برای نگه داشتنشان مبارزه کنیم . گاهی نمیتوان با چرخش روزگار و مقدرات مبارزه کرد اما میتوان تا زمانی که هستند قدرشان را دانست و انها را سرمه چشمانی کرد که هر روز میبیند و نگاه میکند بر آنچه که در اطرافش میگذرد اما اینکه ایا واقعا میبیند یا نه را نمیدانم . خیلی وقتها داریم میبینیم اما هیچ چیز را نمی بینیم . واقعا نمی بینیم ...
وقتی چیزی را از دست میدهی انگاه مینشینی و با خود می اندیشی که چه داشتی و حال چه داری و آیا میتوان دوباره به ان سفر رفته دست یابی یا خیر . در چنین لحظاتی می اندیشی به خالقت که همیشه و همه جا همراهت بوده و در چنین لحظه ایی با او میگویی راضیم به رضای تو و هرچه تو خواهی و هرچه خیره ...
با آرزوی بهترین آرزوها برای شما
نوشته شده توسط: چکاوک
i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدیدهای امروز:: :: بازدیدهای دیروز:: :: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ :: :: اوقات شرعی ::
:: لینک دوستان من ::
:: آرشیو :: آرشیو دو :: وضعیت من در یاهو:: :: خبرنامه ::
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
36350
9
0
آرشیو یک
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385