سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حکیم، پرسنده را شفا می دهد و فضیلتها را می بخشد . [امام علی علیه السلام]

 
قطره ای از دریا

i دهکده عشق

چهارشنبه 85/3/3 ساعت 11:32 صبح

 

 

کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود                           

 توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

 

کاش اگر گاه کمی لطف به هم می کردیم                       

مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

 

کاش به حرمت دل های مسافر هر شب                        

روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود

 

کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد                     

قرض می داد به ما هر چه پریشانی بود

 

کاش  به تشنگی پونه که پاسخ دادیم                             

رنگ رفتارمن و لحن تو انسانی بود

 

مثل حافظ که پر از معجزه و الهام است                       

کاش رنگ شب ما هم کمی عرفانی بود

 

چه قدر شعر نوشتیم برای باران                                 

غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

 

 

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها                      

دل پر از صحبت این شاعر کاشانی بود

 

کاش دل ها پر افسانه ی نیما می شد                           

و به یادش همه شب ماه چراغانی بود

 

کاش اسم همه ی دخترکان اینجا                                

نام گل های پر از شبنم ایرانی بود

 

کاش چشمان پر از پرسش مردم کمتر

غرق این زندگی سنگی و سیمانی بود


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i عشق الهی زیباست

جمعه 85/2/8 ساعت 12:2 عصر

 

عشق الهی زیباست

ای کاش از تار نفس پرندگان عاشق در کالبد من دمیده می شد تا

به رهایی و عروج  برسم .

 

ای کاش می توانستم تمام ذرات  خاک را لمس کنم و به تمـــــــام

موجودات بفهمانم که زندگی با یاد او چه زیبــاست و لحظات شب

را تا صبح برای او زنده کردن چه پر معناست !

 

گاهی وقت ها سکوت رساتر از فریاد است خداست که در نزدیکی

ماست و ما ان را احساس می کنیم شاید سکوت نهایت صداســـت

نهایت عشق و نهایت بودن وبه همین دلیل این چنین خاموش است

چون میدانیم که عشق با هر چیز درآمیزد ذات او را عوض میکند.

 

صدا با تمام رهایش در بند زمان است و در اندک مدتی محــــــــــو

می شود اما عشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق

در حصار هیچ چیز نیست و خود همه را محو کرده !!!

 

نهایت عشق خداست .

دوست داشتن او زیباست .

نیازی که در نهایت عشق است وصدایی که در نهایت خاموشی است

 

شاید اگر سکوت صدا می کرد رساتر از فریاد می شد!

 

ما از کنه هستی بی خبر یم ,

نهایت هستی عشق است ,

ولی نهایت عشق را نمی دانیم !!!

 

صدا با کلام ذهن زیباست و سکوت در مواقع رضایت .

 

ای کاش تن خاکی من همان فریاد من باشد و روح من همان عشق

و سکوت !

چون میدانم تن خاکی مانند فریاد کوتاه و زودگذر است و در نهایت

این عشق است که میما ند .

و روح من که همان سکوت است .

عشق الهی تا ابد در ریشه و ذات من همانند فریاد است اما ........

فریادی خا موش !!!

 

عشق الهی تا ابد در وجود من می جوشد و بعد از فنا شدن جسمم

به زندگی در رو حم ادامه می دهد .

 

عشق الهی تا پا یان جهان با من است ,

حتی اگر مرا بسوزاند و خا موش کند !!!!

 

عشق یعنی :

 

ای پناه قلبهای بی پناه،

ای امید اسمان های غریب،

ای به رنگ اشک های گرم شمع،

ای چنان لبخند میخک ها نجیب؛

ای نگاهت مرهم زخم بهار،

ای عبور تو غروب اواز،

ای ز شبنم های رویا یادگار،

کوچه دل با تو زیبا می شود؛

تو شفا بخش نگاه عاشقی ؛

مهربانی،

نازنینی،

مثل عشق،  

با تمام شاپرک ها صادقی.

چشم هایت مثل رنگین کمان،

احساس من،قلب من،یک جاده تاریک بود؛

با تو قلبم کلبه پیوند شد.

 


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i چگونه زندگی سبز داشته باشم

یکشنبه 85/2/3 ساعت 11:29 صبح

 

همه ما انسانها هر سال انگار یکبار دیگر متولد میشویم و دوباره

فرصتی پیدا میکنیم تا زندگی خود را از نو شروع کنیم .

میتوانیم بگوئیم از امروز میخواهیم تصمیمی نو بگیریم , از امروز

افق نگاهمان را تغییر دهیم , امروز روز عوض شدن است نقطـــه

آغازین و سفر زندگی از نو شروع میشود .......

باید دوباره برنامه ریزی کنیم و هدفهای جدیدی را در نظر بگیریم .

اگر هدف جدیدی نداشته باشیم دیگر چــــه اهمیتی دارد که بگوئیم

عید آمده و سالی نو شروع شده است ؟

شما کی میخواهید در سال جدید , زندگی نوین را شروع کنید ؟

آیا قد راست کرده اید و چشمهایتان را به حقایق دوخته اید؟؟؟

باید باور داشت که زندگی سخت است و همین سخت بودن زنـدگی

است که ما را وادار میکند تا برای بودن و شدن تلاش کنیم .

کدورتهای خانوادگی , مشکلات اقتصادی خانه و پیش آمــــــدهای

خوب و بد , کم وبیش در هر خانه ای وجود دارد .

زن گاهی از مار طاقت فرسای خانه خسته میشود , مرد تحت فشار

کار بیرون است و بچه ها غافل از این مشکلات !

اما باید در اولین قدم برای ورود به جاده جدید زندگی همـــــــــــه

خستگی ها و محدودیتهای سال گذشته را فراموش کنیم , همـــــه

بدبینی ها , کینه ها و ناشایستگیها را کنار بگذاریم و دعا کنیم و از

خدا بخواهیم تا دلهایمان را پر از بخشش و محبت و عشق کند .

باید تا تلاشی دوباره برای خوشبخت شدن بکنیم , فرقی ندارد کــه

در چه سن و موقعیتی هستیم .

خوشبختی در کنار دست شماست , بخواهید و اراده کنید تــــــــــا

آنرا بدست آورید .

اکنون ببینیم چه کارهائی میتوانیم انجام دهیم تا سالی سبز و پر ثمر

داشته باشیم ؟

زندگی خود را ارزیابی کنید و ببینید چـــــه کارهای خاصی را برای

افزایش کارآئی خود باید انجام دهید .

مهمترین حوزه های زندگی خود مانند خــانواده – سلامتی – شغل

و وضعیت مالیتان را بررسی کنید و ببینید چه تغییری لازم است که

در تمامی زمینه ها موفق عمل کنید و پیروز شوید .

بزرگ اندیشی --- از صفر شروع کردن و قـدم به قـدم راه خود را

به سوی موفقیت پیمودن --- ایجاد عادتهای مثبت و جدید و تــرک

عادتهای منفی و قدیمی ----- فعال بودن و به کاری اقـــــدام کردن

چهار کلید طلائی برای شروع یک زندگی تازه هستند !!!

 

امتحان کنید


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i گل یاس هم دلش گرفته بود

شنبه 85/2/2 ساعت 8:27 صبح

 

خیلی دلم گرفته بود ...

سنگینی اشک را روی گونه هام احساس میکردم .

برای لحظه ای چشمانم را روی هم گذاشتم ...

خود را در باغ غفلت یافتم .

درخت را دیدم،بهش گفتم خیلی دلم گرفته ...

در جواب بهم گفت :

مگه دل وجود داره؟!

 

نا امید از باغ بیرون آمدم،کمی جلوتر که رفتم، تابلوی

((به سمت بوستان معرفت)) را دیدم .

کمی خوشحال و امیدوار شدم ...

به داخل بوستان رفتم، پروانه را دیدم که با لبخند به استقبالم آمد ...

غم را توی چهره ی من تشخیص داده بود .

از حالم پرسید .

بهش گفتم که دلتنگم ... گفت :

نگران نباش، تو را با خودم به گلستان عشق خواهم برد .

به نزدیک گلستان که رسیدیم، نور عجیبی از داخل آن به چشم میخورد .

 

وارد شدیم ...

در حین قدم زدن چشمم به گل یاس افتاد .

آرام آرام اشک میریخت .

هر قطره ی آن روشنایی و پاکی خاصی داشت .

عجیب و دلنشین بود .

توجهی نکردم .

ازش پرسیدم،وقتی دلت میگیره چیکار میکنی؟

در جواب بهم گفت :

از سر تسلیم، لحظاتی را در درگاه خدای خود اشک میریزم .

 

گل یاس هم دلش گرفته بود ...

 


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i ای قلب کوچک من به دنبال چه میگردی

پنج شنبه 85/1/31 ساعت 9:16 صبح

 

روزی خود را حیران خودم

وروزی خویش را غرق حیرتی

روزی به دنبال عشق سپهر خیال را تا ستاره ها

می پیمایم تا اوج را در بی نهایت عشق یابم

وروزی را ملول از انسان به دنبال انسانم

روزی خود را اسیر عشق وروزی عشق را آزادی

روزی رهایی از او را غنیمت  وروزی گرفتاری را آرزو میکنم

هر روز بیقرار و جستجو گر بدنبال چه میگردم خدایا !

روز ی زمزمه های عاشقانه مرا به مهتاب میرساند

و روزی استماع زمزمه ها مرا رنجور

روزی تنهایی را فریاد میکنم

 وروزی را به دنبال تنهایی میگردم

ای قلب بی قرار من سر گشته بدنبال چه میگردی؟

که هرروز را بی  تاب ثانیه هایی

آرامش را در چه تمنا کرده ای

روزی در دیروز زندگی میکنم و روزی فردا را

جستجو گرم

کجاست آنجا که دستان پر مهر بشر خارج از هر جنسی ورنگی ونژادی ارمغان آورنده محبت باشد

و نوازشگر مهر

جایی که آسمانش برای همه آبی ست

جایی که کسی ،کسی را بیشتر از خود دوست داشته باشد

وکمترین سلامی ترانه ایست بی ریا

میخواهم آنجا روم که طنین دوستت دارم هیچ انسانی از برای خود خواهی او نیست

و هیچ کودکی در آرزوی آغوش امنیت نمی میرد

هیچ مسکینی از گرسنگی تا صبح در تاب آن نمی سوزد

هیچ فرزندی پدر پیر خود را به کوچه های بی کسی روانه نمی دارد

و هیچ بمبی بر رهگذری فرو نمی ریزد

میخواهم بروم آنجا که هیچ ثروتی برتر از آدمیت نباشد


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i غیر ممکن وجود ندارد

پنج شنبه 84/9/17 ساعت 11:1 عصر

 

غیر ممکن وجود ندارد 

یاد خدا آرامبخش قلبهاست

دوستان عزیز سلام . سلامی به وسعت اقیانوس

شاید در پیچ و خم زندگی گم شده اید

شاید از زندگی بیش از اینکه اکنون هستید انتظار دارید (که قطعا حقتان است) ؟

: عزیزان

دلسرد نشوید , ایمان خود را از دست ندهید , پایمردی کنید .فرشتگان عالم حاظر و آماده اند تا به شما کمک کنند . اگر رادیوی ذهنتان را خاموش کرده اید , به این معنی نیست که ایستگاه رادیوئی برنامه ندارد نیروها آماده کمک به شما هستند , امواج همیشه حاظر و آماده اند تا به شما خدمت کنند . سعی کنید دوباره ایستگاه رادیوئی را بگیرید و آنرا جزئی از زنگی خود خود در آورید

اشباه نشود تقلا نکنید اگر میخواهید روی آب دریا شناور بمانید فقط کافیست خود را به امواج دریا بسپارید و به شناور شدت خود ایمان بیاورید

دست و پا زدن بیمورد یعنی غرق شدن در دریا , و شهامت شناور شدن و پیش رفتن غالبا با هم همراه است , پس با ایمان کامل به بهترین شکلی که از دستتان برمیآید خود را در دریای زندگی جاری سازید

 : مهربانان

در درون شما نیروئی بزرگ نهفته است , در درون شما ذهنی وجود دارد که به ذهنی جهانی پیوند خورده است . و به شما قدرت و توانائی انجام غیر ممکنها را خواهد داد و هر چه را که نیاز داشته باشید برایتان فراهم میکند

قلمروی آسمان در درون شماست و این تنها مالکیت چیزهای مادی را شامل میشود

دوستان خوبم به احساسات خود بی توجه نباشید و از آن پیروی کنید . اگر احساس خاصی در شما بوجود آمده و یا مثلا احساس نیاز به انجام کاری در شما قوت گرفته است لازم نیست در مورد آن بحث کنید , همین حالا در مکان آرامی بنشینید , موزیک ملایم و بدون کلامی برای خود پخش کنید , اگر میتوانید چند شمع نیز روشن کنید , چند نفس عمیق بکشید و خود را در راحتترین وضع ممکن قرار دهید و آرام باشید

حالا خواسته خود را مطرح کنید , این خواسته میتواند هم کلامی با یک دوست باشد , ثروتی افسانه ای ,قبولی در یک رشته و یا پیدا کردن چیزی که گم کرده اید باشد . معتقد و مطمئن باشید که غیر ممکن وجود ندارد , هر چه بخواهید بدست خواهید آورد

همه را در دایره مهر خود قرار دهید حتی دشمنانتان را , از خدا حتی برای دشمنانتان هم طلب آمرزش کنید , بدیهایشان را ببخشید , با آنها هماهنگ شوید , دوستشان بدارید و هر چه را برای خود میخواهید برای همه بخواهید و در ذهنتان این نکته را فراموش نکنید که  

غیر ممکن وجود ندارد

 

آرزوهایتان متجلی باد

 


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i سرنوشت

چهارشنبه 84/9/2 ساعت 12:49 عصر

 

سلام

سلامی به رسم عشق و دوستی

 

کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت !؟

 روزها راگذراندیم تا به خوشبختی برسیم

افسوس روزهایی که گذشت روزهای خوشبختیمان بود !!!؟

 

 

زیباترین کلمه>>>>>>>>>>>>>عشق

پر احساس ترین کلمه>>>>>>>>>محبت

پرمعنی تریت کلمه>>>>>>>>>> نگاه

عالی ترین کلمه >>>>>>>>>>>دوستی

تلخ ترین کلمه>>>>>>>>>>>>جدایی

دردناک ترین کلمه>>>>>>>>>>خیانت

بدترین کلمه>>>>>>>>>>>>>تمسخر

 مقدس ترین کلمه>>>>>>>>>>>خداوند

 

امیدوارم همه ایام به کامتون باشه ..... تا درودی دیگه بدرود


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i دلتنگی

پنج شنبه 84/8/19 ساعت 11:54 صبح

 

به نام او که اگر حکم کند همه محکومیم !!!

 

سلام

سلامی به آرامش امواج دریا

 

ای نامت از دل و جان , در همه جا , بهر زبان جاری است

عطر پاک نفست , سبزو رها , از آسمان جاری است

نور یادت همه شب , در دل ما , چو کهکشان جاری است

 

تو نسیم خوش نفسی

من کویر خار و خسم

گر بفریادم نرسی

من چو مرغی در قفسم

تو با منی اما

من از خودم دورم

چو قطره از دریا

من از تو مهجورم

 

ای نامت از دل و جان , در همه جا , بهر زبان جاری است

عطر پاک نفست , سبزو رها , از آسمان جاری است

نور یادت همه شب , در دل ما , چو کهکشان جاری است

 

با یادت ای بهشت من - آ تش دوزخ کجاست

عشق تو درسرشت من - با دل و جان آ شناست

با یادت ای بهشت من - آ تش دوزخ کجاست

عشق تو درسرشت من - با دل و جان آ شناست

 

چگونه فریادت نزنم

چرا دم از یادت ننهم

در اوج تنهائی

اگر زمین ویرا نه شود

جهان همه بیگانه شود

تویی که با مایی

 

ای نامت از دل و جان , در همه جا , بهر زبان جاری است

عطر پاک نفست , سبزو رها , از آسمان جاری است

نور یادت همه شب , در دل ما , چو کهکشان جاری است

 

 


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i نیایش

یکشنبه 84/8/8 ساعت 11:10 صبح

 

سلام

سلامی به بیکرانی دریای بزرگ که ساحلش دوستی , موجش عشق و نسیمش احساسات است .

و این ساحل و موج و نسیم تقدیم به تو دوست عزیز

 

به گفته ناپلوئون

حرفی رو بزن که بتونی بنویسی

چیزی رو بنویس که بتونی پاشو امضاء کنی

چیزی رو امضاء کن که بتونی پاش بایستی

**************************

دعا می کنم که چشمانم باشی

و نظاره گر این باشی که کجا می روم

و مرا یاری کنی که خردمند باشم

هنگامی که نمی دانم چه کنم

 

بگذار حاجتم این باشد

هنگامی که گمراه می شوم

مرا به راه راست هدایت کن

و با مرحمت خود مرا راهنمایی کن

به جایی که در امن و امان باشم

 

دعا می کنم که نور رحمت تو را دریابم

و آن را در قلبم نگاه دارم

تا وقتیکه ستارگان خاموش می شوند

به یادمان بیاورد که کجا هستی

 

بگذار حاجتم این باشد

هنگامی که سایه ها روزم را پر کردند

مرا به راه راست هدایت کن

به من چنان اعتقادی عطا کن که ایمن بمانم

و عطا کن دنیایی را که در آن غم وغصه به پایان رسد

و در آن تمام قلبهای شکسته مرمت یابند

و اینگونه به خاطر می آورم؛ که همگی فرزندان خداوند هستیم

 

دست نیاز به سوی تو دراز می کنم

و دستی دراز می کنم که آسمان را لمس کند

از زندگی می خواهم که مهربان باشد

و با لطف و محبت به ما بنگرد

آرزو دارم هر روحی؛ روح دیگری را برای عشق ورزیدن بیابد

 

بگذار که حاجتم این باشد

درست مثل همه کودکان

 محتاج پیدا کردن راه درستم

 

با مرحمت خود مرا هدایت کن

 چنان اعتقادی عطا کن که ایمن بمانم

ما محتاج پیدا کردن راه درستیم

با مرحمت خود ما را هدایت کن

 

طاعات و عباداتتون قبول باشه

و

التماس دعا 


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

i همیشه راه دیگری هم وجود دارد .

شنبه 84/7/30 ساعت 9:34 عصر

 

 

سلام

سلامی به وسعت عشق , تقدیم به یکایک شما خوبان و عزیزان دل ایران زمین .

امروز مطلبی را توی مجله میخوندم که آقای احمد حلت صاحب امتیاز مجله موفقیت

نوشته بود . خیلی به دلم نشست گفتم برای شما دوستان هم بنویسم :

اهالی سرزمین عشق به پا خیزید

حرکت کنید , شوری به پا کنید , یک مبارزه جانانه , تردیدها را بیرون بریزید .

با شما هستم , آهای داوطلبی که نتوانستی وارد دانشگاه بشوی , این چه قیافه ای

است به خود گرفته ای , بلند شو اگر راهی رفته ای و نتیجه ای نگرفته ای , خوب

راه دیگری را انتخاب کن . سال بعد رشته بهتر را برگزین , با شما هستم خواهر و

برادر خوبم , که از لحاظ عاطفی خود را شکست خورده میپندارید , شما را چـــــه

شده است , در این جهان چند میلیاردی یـک نفر به شما نـه گفته است , خدا وکیلی

چشمانتان را بسته اید , فقط کافی است نگاهتان را عوض کنید , آنگاه میلیونها نفر

بال پروازتان خواهند شد .

با شما هستم , شما که داغ عزیزی بر دلتان مانده , اگر شما رفته بودید و او میماند

چه میشد ؟

غیر از این است که ماندن طاقت میخواهد , ماندن غصه دارد , ماندن فداکاری میطلبد !

با تو هستم با توئی که در تجارت شکست خورده ای .

همین چند روز پیش وقتی در پی یک تصادف , اتو مبیلم داشت با جرثقیل به بالا حمل

میشد (خدائی دمق هم شده بودم) جوانی را دیدم که در اتوبوس نشسته بود و زبانش

را برای من در آورده بود .

کلی خندیدم .

درست است تصادف کرده ام , آسیب دیده ام , خسارت سنگین متحمل شده ام , اما آیا

باید گریه کنم , باید غصه بخورم , آیا با این کار درست میشود؟

دوستان عزیز :

قضیه ساده است , حادثه ای رخ داده , ولی وای بر شما اگر در مقابل حکم کائنات

کمر خم کنید!

به شما گفته اند بیماری عجیبی دارید و مثلا چند ماهی بیشتر زنده نیستید ,

حالا چه میکنید ؟

میتوانید برای خودتان عزاداری کنید , میتوانید اشک بریزید ,

اما راه دیگری هم وجود دارد !

همیشه راه دیگری هم وجود دارد

فرق شما و بقیه آدما در این است که شما میدانید چه مدت دیگر زنده هستید ولی او

حتی به دقیقه ای بعد هم امیدوار نیست .

دوستان خوب من

نگاهتان بدنیا را تغییر دهید , زندگی پر از حوادث تلخ و شیرین است .

یک انسان مثبت نگر برای مقابله با این حادثه ها با انرژی و عشق

آماده میشود , اما برای مرگ خویشتن , آماده برای از دست دادن عزیزانش ,

آماده برای سنگینترین شکست مالی , آماده برای عمیق ترین بحرانهای عاطفی .

حالا زندگی تازه , حالا دیگر هیچکس نمیتواند شما را به زانو در آورد , و شما

از همین لحظه برنده مسابقه زندگی خواهید شد .

پیشاپیش به شما تبریک میگویم , مبارک باشد

اما میدانید چه فرمولی میتواند انرژی مضاعف به شما هدیه دهد ؟

قدرت شگفت انگیز ایمان , خودمان را بدست او بسپاریم , مدام فریاد بزنید

ساقی هر چه ریزد از لطف اوست

توقف کافی است , باید کاری کرد

من ایمان دارم راهی دیگر برای تو عزیز دل که هم اکنون این مطلب را

میخوانی وجود دارد .

راستی چرا مشورت نمیکنی؟

با چه کسی ؟

با دریا دلان , با افراد متخصص , با خودت , کودک درونت ,

از خودت بپرس , شفاف سوال کن .

دوستی چند روز پیش میگفت جادویم کرده اند !!! و فقط یک معجزه

زندگی من را تغییر میدهد .

عزیز دلم , تو خودت معجزه ای , تو جادوگری , قدرتمندی , دست بردار ,

بهانه بی بهانه ,

راه دیگری را در پیش بگیر , در زندگیت تغییر ایجاد کن , مطمئنا موفق خواهی شد .

به امید موفقیت و شادکامی روز افزون برای همه شما.

خدانگهدار تا بعد


نوشته شده توسط: چکاوک

نوشته های دیگران ()

<      1   2   3   4      >

i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 کلمات از نگاه دیگر
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
35951

:: بازدیدهای امروز::
4


:: بازدیدهای دیروز::
1


:: درباره خودم ::

قطره ای از دریا

:: لینک به وبلاگ ::

قطره ای از دریا

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

مهران
مستی من

:: آرشیو ::

آرشیو دو
آرشیو یک
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

:: خبرنامه ::